روستاي موسيرز
آشنايي با روستاي موسيرز

سایت علی فرزانه پور

 

رفتیم یه فاتحه بخونیم تو مزار تنگل. دیدیم  یه عده از خدا بیخبر اومدن زیر قبرو خالی کردن فکر کنم  دنبال زیرخاکی بودن نامردا.

خودتون ببینید متوجه میشین...

بقیه در ادامه مطلب...

 

 



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 26 اسفند 1392برچسب:,
ارسال توسط اصغر فرزانه پور

 شرم خندیدن

 

      یک روز یه ترکه

 
اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس... ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه
مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو
این مملکت آزاد زندگی کنیم
 
 
 
یه روز یه رشتیه..
 
 
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلق شاه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت
ادعای خدایی نکنه؛
اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد
 
 
 
یه روز یه لره...
 
 
اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می
کرد
 
 
 
یه روز یه قزوینی ...
 
 
به نام علامه دهخدا ؛
از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا
نهاد
 
 
 
 
یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی
 
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛
حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم
این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی
هستند
پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه
*بخوانيم تا عادتهاي قجري در خنديدن به*
*هموطن( آنكه در ديده ما جا دارد ) در ما بميرد*
*و با هم يكي باشيم*
*مثل هميشه،*
*مثل زمانهاي سختي و مثل زمانهاي جشن و افتخار*
 

 




تاریخ: 25 اسفند 1392برچسب:,
ارسال توسط

 فرارو- ویلیام هنری بیل گیتس مرد ثروتمندی است. میزان تخمینی ثروت او 65 میلیارد دلار است. برابر با تولید ناخالص ملی سالانه‌ی اکوادور یا کمی بیش از این شاخص در کرواسی. با این معیار موسس مایکروسافت به اندازه‌ی دو کنیا، سه ترینیداد و ده دوازده برابر مونته‌نگرو می‌ارزد. این اوضاع برای کسی که دانشگاه را نصفه رها کرده، بدک نیست.

به گزارش سرویس بین‌الملل فرارو به نقل از تلگراف هواداران گیتس باور کنند یا نکنند، او هم مثل هر انسان دیگری روزی ار دنیا خواهد رفت و به قول معروف آن دنیا جیب پرپول هم در آن دنیا به درد کسی نمی‌خورد. به همین خاطر او شروع به بخشیدن پولهایش کرده تا به آنانی که به اندازه‌ وی در زندگی اقبال نداشته‌اند، امید زندگی ببخشد.

گیتس می‌گوید: "من وضع خوراک و پوشاکم بسیار خوب است و از یک مقدار دیگر به بعد عملا پول کاربردی برای من ندارد. از آن مقدار بیشتر را اگر صرف سازماندهی و رساندن منابع به فقیرترین مردم جهان کنید، آنوقت پول کاربرد می‌یابد."

البته "یک مقدار" بیل گیتس با یک مقدار ما اندکی فرق دارد. بیل گیتس صاحب یک خانه‌ی مشرف به دریاچه واقع در ایالت واشنگتن است که 150 میلیون دلار می‌ارزد. همچنین استخر خانه‌ی وی مجهز به سیستم صوتی زیر آب است. اما مسئله چیز دیگری است. ثروت‌های نجومی، حتی در حدواندازه‌ی ثروت بیل گیتس، متضمن آن نیست نام کسی در تاریخ ثبت شود. گیتس کامپیوترهای شخصی را با زندگی روزانه عجین کرد و احتمالا همین کار برای ثبت نامش در تاریخ کفایت می‌کند، ولی با این وجود او هنوز هم در سن پنجاه سالگی حاضر به از پای نشستن نیست و بیش از این می‌خواهد. گیتس می‌خواهد بیماری فلج اطفال را که تاکنون زندگی‌های بیشماری را فلج کرده است را ریشه‌کن کند.

گیتس معتقد است هر کودکی حق داشتن یک زندگی سالم و سازنده را دارد، و توضیح می‌دهد که فناوری و ابتکار می‌توانند کمک‌های بسیاری در رسیدن به این هدف همچنان دور و دراز انجام دهند. گیتس فقط حرف نمی‌زند، به حرفش عمل می‌کند. او و همسرش، ملیندا، تا به حال 28 میلیارد دلار از ثروتشان را از طریق موسسه‌ی خیریه‌شان صرف امور عام‌المنفعه کرده‌اند، که از این میان هشت میلیارد دلار صرف بهبود وضع بهداشت جهانی شده است.

گیتس می‌گوید: "من و همسرم خیلی راجع به اینکه از ثروتمان چه استفاده‌ای کنیم و اینکه چقدر خوش‌شانسیم که می‌توانیم پولمان را در راهی که برای جهان مفید و موثر باشد خرج کنیم صحبت کرده‌ایم. هر دوی ما در مایکروسافت کار می‌کردیم و در آنجا دیدیم که اگر ابتکار، افراد باهوش و گشتن به دنبال چیزی که واقعا کار کند را دور هم جمع کنید، می‌توانید کارهای بسیار بزرگی به انجام برسانید."

"تاکید ما بر کمک بر فقیرترین مردم جهان است و به همین دلیل به سمت واکسن رفته‌ایم. می‌توان بر یک بیماری متمرکز شد و به کلی از شرش راحت شد، مانند آنچه که ما داریم در ارتباط با فلج اطفال انجام می‌دهیم."

چنین کاری تنها یک بار پیشتر در تاریخ بشر انجام شده، و آن به ریشه‌کنی سرخجه در دهه‌ی هفتاد میلادی بازمی‌گردد.

گیتس می‌گوید: "فلج اطفال ویژگی خاصی دارد و آن اینکه اگر یک بار آن را ریشه‌کن کنید دیگر لازم نیست هزینه صرف آن بکنید. تا دنیا دنیاست از بین می‌رود."

فلج اطفال همچنان در نیجریه، پاکستان و افغانستان شیوع دارد و از بین بردن آن کار مشکلی است. البته یک مشکل دیگر نیز در مبارزه با این بیماری در این کشورها وجود دارد و آن تبلیغات گروه‌های اسلامگرا مبنی بر شیطانی بودن واکسن‌های فلج اطفال تولیدی غرب است. برخی از بهیاران حاضر در این طرح در پاکستان جان خود را بر سر همین موضوع از دست داده‌ند.

بیل گیتس می‌گوید: "این مسائل نمی‌تواند ما را از موفقیت بازدارد. بلکه با دولت پاکستان به گفتگو نشستیم تا تعهداتشان را تجدید کنند و امنیت زنانی را که با رساندن واکسن به کودکان کار الهی انجام می‌دهند را تامین کند."

گیتس معمولا زیاد از ادبیات دینی استفاده نمی‌کند هر چند که همسر او یک کاتولیک است.

گیتس می‌گوید: "من و ملیندا حتی پیش از اینکه با هم ازدواج کنیم در این باره با هم صحبت می‌کردیم. زمانی که سالهای چهل سالگیم بودم اولویت من مایکروسافت بود. زمانی که تصمیم گرفتم موسسه‌ی خیریه را به هدف اصلیم تبدیل کنم، تحول بزرگی برایم به حساب می‌آمد."

گیتس همچنان مدیر مایکروسافت است، اما حضورش در شرکت مستمر نیست. برخی از گیتس خواسته‌اند دوباره تمام وقت در مایکروسافت حاضر شود تا تکانی به آن بدهد، اما برنامه‌ای برای برگشتن ندارد.

او می‌گوید: "کار تمام وقت من تا پایان عمر در موسسه خیریه خواهد بود. همچنان به صورت پاره‌وقت در مایکروسافت خواهم ماند. من دو شغل داشته‌ام و بسیار خوش‌شانس بودم که یکی از یکی بهتر از آب درآمدند."

"من عاشق مایکروسافت بودم. مایکروسافت مرا برای آنچه که امروز انجام می‌دهم آماده کرد. همانطور که زمانی انقلاب در حوزه‌ی کامپیوتر و اینترنت را شاهد بودم، حال شاهد کاهش مرگ‌ومیر کودکان هستم. ساعت‌های طولانی کار می‌کنم و تلاش می‌کنم تا درباره‌ی این موضوع‌ها اطلاعات به دست بیاورم، ولی با این حال به سختی‌اش می‌ارزد چون از کارم بسیار لذت می‌برم."

گیتس تاکید دارد که دولتها برای حل مشکلات جهان باید وارد صحنه شوند.

"میزان سرمایه‌ی بنیاد خیریه‌ی ما در مقایسه با بودجه‌های دولت‌ها ناچیز است و البته کفاف رویایی با برخی از مشکلات بزرگی جهانی را نمی‌دهد. اما خوشحالم که با این وجود منابع بسیاری از طریق بنیاد خیریه‌ی ما در جهت ایجاد جهانی بهتر خرج می‌شود."

در سال 1990 دوازده میلیون کودک زیر پنج سال در جهان مردند. این رقم امروز در حدود هفت میلیون نفر در سال (یعنی 19هزار نفر در روز است. بنا به گزارش سازمان ملل از این میان 18 درصد بر اثر ذات‌الریه، 14 درصد بر اثر پیچیدگی‌های پیش از زایمان، 11 درصد در اثر اسهال، 9 درصد بر اثر پیچیدگی‌های حین زایمان و هفت درصد در اثر ابتلا به مالاریا جان خود را از دست می‌دهند.) اما گیتس بر فلج اطفال متمرکز شده است. ریشه‌کنی این بیماری بسیار صدا خواه کرد و کشورهای جهان را به افزایش تلاش در جهت بهتر کردن اوضاع بهداشت تشویق خواهد کرد. بنیاد بیل و ملیندا گیتس، یک میلیارد و هشتصد میلیون دلار در شش سال آینده صرف رسیدن به این هدف خواهد کرد که نزدیک به یک سوم هزینه‌های جهانی در این ارتباط را شامل می‌شود.

"تنها لازم است به 90 درصد بچه‌ها سه بار قطره‌ی واکسن را بدهید تا شیوع بیماری متوقف شود. تعداد مبتلایان در نهایت به صفر خواهد رسید. زمانی که کار را شروع کردیم سالانه چهارصدهزار کودک به علت فلج اطفال، می‌شدند، امروز این میزان به هزار کودک در سال رسیده است. نکته‌ی خوبی که وجود دارد اینست که وقتی که کارمان با فلج اطفال تمام شود، دستمان باز خواهد بود تا به سراغ مالاریا و سرخک برویم."

البته گیتس قدیس نیست. زمانی که در مایکروسافت بود، به عنوان مدیری شناخته می‌شد، که با استفاده از سلطه‌ی مایکروسافت در بازار رقبای کوچکتر را کنار می‌زند. با این وجود، برعکس طمع شدید در دهه‌ی نود میلادی، او و همسرش این روزها بخشندگی را به اوج رسانده‌اند و به الگویی برای سایر میلیاردرها برای شرکت در کارهای بشردوستانه تبدیل شده‌اند. وارن بافت، سرمایه‌گذار بزرگ، تاکنون 17.5 میلیارد دلارش را از طریق بنیاد گیتس صرف امور خیرخواهانه کرده است.

فرزندان بیل و ملیندا گیتس هرگز طعم فقر را نخواهند چشید. شاید مولتی میلیاردر نشوند، اما حتی با وجود آنکه بیل و ملیندا بخش اعظم ثروت را به بنیاد خیریه اختصاص داده‌اند، باز هم به هریک از بچه‌ها چیزی در حدود یک میلیارد دلار خواهد رسید.

گیتس توضیح می‌دهد: "بخش عمده‌ی ثروتم، در حدود 95 درصد آن، به بنیاد خیریه‌ام خواهد رسید، که کل آن پول را در طول بیست سال پس از مرگ ما صرف امور خیریه خواهد کرد."

آیا این همه بذل بخشش مبنای اعتقادی دارد؟

گیتس جواب می‌دهد: "ربطی به دین و مذهب خاصی ندارد؛ بلکه به شرافت انسانی و برابری باز می‌گردد. یک قانون طلایی وجود دارد و آن این است که زندگی همه به یک اندازه ارزشمند است و ما باید با مردم چنان رفتار کنیم که دوست داریم با خودمان رفتار شود."




تاریخ: 25 اسفند 1392برچسب:,
ارسال توسط